چَربامُون (charbAmun) : برتری یافتن ، فزونی یافتن
چُرت(chort) : حالت خواب و بیدار بودن
چُرت ژِنت (chort zhent) : حالت خواب آلودگی اولیه ، خواب کوتاه مدت
چِرت، چِرت و پِرت (chert): سخن یاوه و اِغواانگیز اگر عمدی و از روی آگاهی باشد
چُرتی (chorti) : خواب آلود
چَرخ اُو(charx o) : چرخاب ، چرخ آب
چَرخ پائِی(charxpAi) : دو چرخه
چَرخ چی (charx chi): چرخ چاه معمولی
چَرخا (charxA): چرخها
چَرخِه (charxe): نوعی بوته بیابانی که به عنوان هیزم استفاده می شده که حالت کروی دارد
چَرخِه(charxe): قرقره خیاطی
چَرغَت(charghat) : چارقد ، روسری
چِرک تُو(cherkto) : چرک تاب
چِرک دارتامُون (cherkdArtAmun) : چرک و عفونت داشتن
چُش بَندی(choshbandi) : تردستی ، شعبده
چُش بِه رِه (choshbere): چشم به راه ، منتظر
چُِش پالنامُون (cheshpAlnAmun): محتاط و محافظه کار بودن در امور
منبع: کتاب دستورزبان گزی
نوشته: آقای محمدعلی یزدانی گزی
برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 98