تیزاموُن(tizAmun) : تیزدادن ، گوزیدن
تیزوُن نِه(tizun ne): مثانه
تیزونِه(tizune): قسمتی از مثانه گوسفند و گاو که در هنگام ذبح آنها آنرا به کودکان دهند و مانند بادکنک از آن استفاده و بازی نمایند
ایژژوُ (izh zho): لفظی که برای آماده کردن گوسفند برای شاخ زدن وجنگیدن گویند
تیغالِه (tighAl le): نوعی خار بیابانی که از آن ترنجبین می گیرند و میوه ای خوراکی شبیه توپ کوچک دارد، غذای شتر ، به زبان فارسی " تیغال " گفته می شود .
جارجیکی (jArjiki): سروصداکن
جارچی(jArchi) :چائوش تبلیغات چی
جاز (jAz): بوته تیغی مانند " چَرغِه "
جالِه (jAle):گون بند - پستان بند
جامبُول (jAmbul) : جنجال ، فریب
جامبُول واز(jAmbulvAz) : جنجال گری، فریب کاری
جامبُول وازی کَرت(jAmbulvAzikart) : جنجال گری کردن
جانانِه (jAnAne): زیرک وزرنگ
جَخ(jax) : تعجیل ، عجله ، تأکید
جَخ اِمُوتِه (jax emote): نوآموز
جَخ اُومِیمُون (jax umeymun): تازه آمدن
جَخ شُومُون (jax shomun): تازه رفتن
جَخ وَرزاموُن(jax varzAmun) : به تعجیل واداشته شدن
جَخت بارتِه (jazt bArte): نوآورده
جَخت کَرت (jaxt kart): به عجله واداشتن
جَخت کَرتامُون (jaxtkartAmun) : تعجیل کردن
جَخت نَکِه (jaxt nake) : تعجیل نکن
جَخت(jaxt): اکنون ، حالا ، زمان جدید ، تازه
جِر(jer) : پار گی
منبع: کتاب دستورزبان گزی
نوشته: آقای محمدعلی یزدانی گزی
برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 177