پَندِکُشتی (pande koshti): فن کشتی گیری
پَندوِگیت (pandvegit): پندبرداشتن ، نصیحت پذیرفتن
پِنگ (peng): هر هفت و نیم دقیقه آب مزرعه
پِنگُون (pengun): تقسیم کننده آب در مزرعه ، دشتبان :در زبان عربی و فارسی به صورت " فنجان " در آمده است
پِنِه 9pene): پینه دست وپا
پِنِه کَرت (pene kart): تاول زدن پا در اثر فشار کفش
پِنِه کِنی (pene kani): کندن کناره های مسیر آب در قنات
پوُِ(pu) :پِی عقب ، دنبال :
پُوُِ اِم(pu em): پشت سر هم ، پی در پی
پُِو تُو پِلِه (poto pele): کارهای متفرقه و غیر ضروری
پُِو وُ تُونِه (pu vo tune) : درون ، باطن
پُِو وَخت گَر تامُون (pu vaxt gartAmun): دنبال فرصت گشتن برای اینکه کاری را به موقع انجام گیرد
پُِو(pu): قنات متروکه
پُِوخ پُخِه (pox poxe): خیلی گرم
پُوخی (poxi): چغندرپخته
پُِور(pur) : پسر
پُوشَئَه (pusha a): پوشیده
پُوشامُون (pushAmun): پوشیدن
پوُشتاموُن (pushtAmun): پوشیدن
پوُشنَئَه (pusha a): پوشانده
پُوشنامُون (push nAmun): پوشاندن
پُِوشُِونی (pushini) : پیشانی
پُِوشی پَرنِه (pushi parne): قاصدک
پُِوشی تیغالِّه ، خِبَر (pushi tighAl le): قاصدک
پُِوک (puk) : تو خالی
گلبانگ گز...برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 200