بدپَکُ پُز (bad pako poz): بد روی ، بدصورت
بَد پُوزُ دُوماغ (badpuz dumAgh): زشت روی
بَد پُوزُلوُِ (badpuzlu): بد خوراک ،به کسی که در خوردن غذا رعایت ادب را نکند.
بَد دُو مُولی (bad do mo li):ترشروئی
بَد دُِوم(bad dum): ترش رو
بَد دوُِمی (bad dumi): بد اخلاقی
بَدُ رَد گی (bad ragi): بد خلقی
بَدُ رَد وات (bado rad vAt): ناسزا گفتن
بَد زِنتُ زا (bad zen to zA) : به زنانی که حالت ویار دارند و زایمان سختی دارند گفته می شود
بَد گِل (bad gel) : زشت ، نا زیبا
بَد مِنِشت ، بَد مِنِش (bad menesht): بد طبع ، به کسی که از غذا یا چیزی بدش آید
بَد نُوم قَتل(badghatl) , متهم به قتل , آیلرس جلد1 ، صفحه 166
بَر(bar) : برای ، به جهت
بَر (bar): درب
بَر اُفتُو (bar ofto): رو به آفتاب
بَر کَندُونِه (barkandune): زشت ، برای اینکه به کسی که زشت است به صورت کنایه به او بگویند که زشت است می گویند " دُِومای برکندونه مونووِه "یعنی صورتش زشت است
بُر گَلِه(bor gale): بخشی از گله
بُر گَندوُم(bor gandum) : بخشی از گندم
بِرَئه (bera a): بریده شده ، اصطلاحاً درآبیاری مزارع وقتی که سدآب بریده شده باشدگویند
بِرِئی (berei) : جوی آب اصلی در مزارع ، مادی
گلبانگ گز...برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 192