لغات زبان گزی (38 ):

ساخت وبلاگ

اُولَمبِه (olombe): آبگوشت کم چرب

اُولُور  (o lor):لُورِه -آب پنیر

اُولُوک(olok): سوراخ

اُولُوکُو بیرین (oloko birin): سوراخ وسوراخچه

اُولُوکیُ بیرین(oloki birin): سوراخ سومبه

اُولُوکی دوُماغ(oloki dumAgh): سوراخ بینی

اُولُوکی(oloki): سوراخی

اوُلِه (ule) : اتلاف وقت

اوُلِه شُوموُن(ule shomun): وقت تلف کردن ، طفره رفتن

اُوماج(umAj): نوعی آش ، به آن " کاچی چوندَری " هم می گویند که با چغندر و برگ آن و کمی آرد پخته  می شود

اُومَدُ نَئَه مَد دارتامُون(umadna mad dArtAmun): رونق و بی رونقی داشتن،احتمال به خوب یا بد بودن کاری

اُومَدُ نَه مَد(umadnamad): شُوکوم ، خوب و بد

اُومَد(umad): رواج،رونق ،خوبی

اُومُِلوُل (o melul): آب نیمه گرم

اُومِه(ume): آمد،  این واژه را بیشتر به صورت "بومه " تلفظ می کنند اما دراصل "اومه "می باشد

اوُمِیموُن (umeymun): آمدن

اوُنتاموُن(untAmun) : بریدن

اوُنتِه (unte): بریده ، برش داده شده

اوُنتِه گی (untegi): بریدگی

اُونچِه،اُونچی(onche): آنچه

اُونگُشتَر(ongoshtar): انگشتر

اُونگُوشتُونِه(ongoshtune): انگشتانه

اوُنی گُو(unigo) : آنکسی که

اَوُوء(avu): دو زن که یک شوهر داشته باشند

منبع: کتاب دستورزبان گزی

نوشته: آقای محمدعلی یزدانی گزی

گلبانگ گز...
ما را در سایت گلبانگ گز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 166 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 19:04