لغات زبان گزی (69) :

تَبلِه کَرت(table kart) : ورقه کردن ومتورم شدن چیزی مانند گچ دردیوار

تِراشاموُن(terAshAmun) : تراشیدن ، مثل تراشیدن چوب ،وخربزه

تِراشناموُن (terAshnAmun): تراشاندن

تُرامُون (torAmun) : چرخیدن بر روی زمین به صورت افتاده

تُرتُری (tor tori): نوعی چرخ گردنده اسباب بازی کودکان

تُرد  (tord): نازک ، شکننده

تَرس نَئَه(tarsna a) : ترسانده شده

تَرس ناموُن (tarsnAmun): ترساندن

تَرسَئَه (tarsa a): ترسیده شده

تَرساموُن (tarsAmun): ترسیدن

تَرسِه کُِون (tarsekun): ترسو ، بزدل

تِرُش آلِه (terosh Ale) : آلُوی تُرُش

تَرغ (targh): طلق ، نوعی موادمعدنی شیشه مانند

تِرَک نامُون(teraknAmun)  : ترکاندن،منفجرکردن

تَرک نیشتامُون(tark nishtAmun)  : روی زین نشستن

تَرَکَئَه (teraka a): ترکیده

تِرَکامُون (terakAmun): ترکیدن، منفجر شدن

تِرَکِه، اِشکَفت،تِرَک شکاف (terake):در اصطلاح زمین شناسی به زمینی که از یک طرف بالا آمده و از طرف دیگر فرو رفته " تِرَکِه " می گویند

تَرکیب (tarkib) : شکل ، ظاهر جسم

تَرگیراموُن (targirAmun): انزجارونفرت گرفتن

تِرُفچِه(terofche) : تُرُبچِه

تُرنَئَه (torna a): چرخیده شده

تُرنامُون  (tornAmun): چرخاندن چیزی بر روی زمین

تَروُتیلی (tarotili): آبکی ، خیس ، مرطوب

تِرِه هی (tere hi): نوزادنارس گوسفندوبز

منبع: کتاب دستورزبان گزی

نوشته: آقای محمدعلی یزدانی گزی

+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم آبان ۱۳۹۹ ساعت 15:43 توسط حق شناس  |