نکته هایی درباره زبان شناسی ایران (2) :

ساخت وبلاگ


         دلایل طرح بررسی های انجام شده ، در زمینه زبان های ایرانی :
موارد عنوان شده در این مجمو عه  در نقد زبان شنا سی  ایرانی و کار خاور شناسان در این زمینه  بدلایل زیر انجام گرفته است
 .اظهار نظر در ارتباط با زبانها ی ایرانی تا کنون از طرف هر کس و با هر عنوان تحصیلی و دانشگا هی که در کتب مختلف و حتی رسانه ها مطرح شده است . چون بر اساس اطلاعات غلط  صورت گرفته است سرا سر اشتباه و گمراه کننده بوده است  .
  اگربدون تعصب و خوشباوری  به نظرات و کتب خاور شنا سان غربی و پیروان ایرانی آنها چو ن آقای ابراهیم  پورداوود و.......
       نظر بیفکنید خواهید دیدکه چه خطا ها وغلط ا ندا زی هایی در مورد زبان ها و زبان شنا سی ایرانی ومعانی واژه های کهن  از جانب  ایشان   و خاور شنا سان صورت گرفته است .
   مواردی که خطا های زبان شناسی ایرانی را  مشخص می نماید  به این صورت است:
1-    اینکه  تصور شده همه زبان های ایرا نی مانند زبان فار سی  و به اندازه  آن تحول وتغییر پیدا کرده است وتحول وتطور زبانها را یکسان دانسته اند. در حالیکه شرایط مکانی وزمانی و اجتماعی زبان ها متفاوت بوده وبرخی متحول تر از دیگر زبان ها شده اند و برخی کمتر تحول پیدا کرده اند. و نسبت به ریشه خود سالم تر و نزدیک تر در طول زمان باقی مانده اند .
 2   -  این مورد که نام های غیر واقعی  برای زبانهای ایرانی مانند  پهلوی اشکانی ) برای دری -پارتی (
و پهلوی سا سا نی  برای پارسیک زبان استخر فارس ) و فارسی میانه  ( برای برای پهلوی واقعی  و باز از طرف برخی برای دری   ونام های نادرست دیگری  مانند   ، فارسی پهلوی ، و پهلوی فارسی در نظر گرفته اند و پژوهش های خو د را بر این مبنا  ی اشتبا ه انجام داده اند. که هنوز هم  در محا فل زبان شنا سی ادامه دارد .
.3 - اینکه در زبان شناسی  این مورد اشتباه  راعنوان کرده اند که از زبان دوره ماد ها چیزی باقی نما نده است .در این زمینه این توضیح لازم به یاد آوری است که بازما نده  زبان ماد ها و هخامنشیان   در دوره های بعدی  در ناحیه شمال غربی ، غرب ، و مرکزی ایران ادامه داشته است  ودر دوره سا سانی بنام پهلوی در آمده است و تا کنون هم در این نواحی زنده بوده است. و میلیون ها نفربه این زبان تکلم میکنند.واینکه برخی این نمونه گفتار را گویشهای متفاوتی به  حساب می آورند  اشتباه است زیرا این گویشها بایکدیگر پیوسته هستند. واگر اختلافی دارند اندک  است .
منتها در شرایط  بعد از اسلام به تد ریج چون جنبه رسمی و فرا گیر نداشته است .
 در هر ناحیه ای   نامی محدود گرفته و به زبانها وگویش های تالشی،کردی  ،گورانی ، لنکرانی ،آذری ،  گزی ، لری ، بختیاری ، خوانساری،جر قویه ای، اردستانی ، و  .... نامگذاری شده است  .
 در هر حال مگر امکان دارد و از نظر علمی  درست است  زبانی که در بین مردم منطقه وسیعی  از ایران چون ناحیه ماد بزرگ و ماد کوچک  روایی داشته به دلیل زوال یک حکومت  مانند  مادها  و بعد  هخامنشیان  ازبین برود .و چیزی از آن باقی نماند   با انقراض حکومت ماد ها که قوم ماد از بین نرفته است . لاجرم زبان آنها باقی می ما ند.
. هیچ زبانی از طرف یک فرد یا یک گروه کوچک بوجود نیامده  که با از بین رفتن  یک گروه حکومتی از بین برود .هر زبانی با قانون مندی های درونی خود که دارد  بتدریج در بین یک ملت و توده مردم  بوجود آمده و دوام آن هم بستگی به قوم و گروه  کوچکی مانند حکومت ها  نداشته و ندارد .
 بنا براین نظریه خاور شنا سان و پیروان ایرانی آنها که  گفته اند از زبان ماد ها چیزی جز چند کلمه و نام  باقی
 نما ند ه درست نیست.       
4 -  این مورد که خاور شنا سان زبان شناس و پیروان ایرانی آنها از این موضوع اطلاع نداشته اند که زبان قوم ماد و هخا منشیان یکی بوده است .
اشاراتی  که به صراحت مورخین یونانی  امثال هرودت و استرابن داشته اند اینکه بین زبان ماد ها و هخامنشیان تفاوت واختلافی نبوده است .
و اخیرا َ دیا کونوف دانشمند روسی نیز این نظر را که  زبان ماد ها از بین نرفته است مورد تاءکید قرار داده است . علاوه بر آن تحقیقات میدانی  در زبانهای مرکزی   مانند زبان گزی  و شمال غربی و غرب ایران اثبات می کند که این زبانها باز مانده زبان ایرانی باستان دوره مادها وهخامنشیان بوده است که در زمان سا سا نی به نام پهلوی در آمده است .
  5    -  اینکه به واژه های کهن که ساده و کار بردی بوده است بارشاعرانه و فلسفی داده و ذهنیت خودرا دخیل کرده و  معانی غیر واقعی به آنها بسته اند. 
6-اینکه ناحیه پهله را به هرعنوان و هر استنادی  به اشتباه خراسان و جنوب تر کمنستان و پارت  دانسته اند.
  7- این مورد که زبان پهلوی منسوب به ناحیه پهله   که آذر بایجان ،همدان ، کرمانشاه، ری ، و اصفهان  بوده را به اشتباه منطقه پارت وجنوب تر کمنستان و  بخشی از خرا سان  به حساب آورده و به آنجا منسوب کرده اند .
8     -   مستنداتی که برخی از خاورشناسان و مرحوم پور داود و گروه پیرو او برای مشخص کردن زبان پهلوی دوره سا سانی  آورده اند مربوط به زبان دری قبل از اسلام و زبان دری آمیخته نشده با خط و زبان عربی بوده است و ارتباطی به زبان پهلوی نداشته است و عمده اشتباهات این حضرات هم ناشی از همین مورد بوده است .
 
 در اینجا   لازم است نظر ابن مقفع ایرانی پاک نژاد را که به زبان های ایرانی  زمان خود مانند زبان پهلوی تسلط کافی داشته را بیاورم .
 عین نظر ابن مقفع به نقل از کتاب الفهرست ابن ندیم بغدادی به این صورت است .
   لغات الفارسیه
  الفهلوی والدریه و الفارسیه  والخوزیه و السریانیه   .فام فهلویه فمنسوب الی فهله اسمه یقع علی خمس بلدان و هی اصفهان و الری . همدان
 و ماهنا وند  و آذربیجان   و اما در یه لغت اهل خراسان  والمشرق و لغت اهل البلخ  و اما  فارسیه هی لغت اهل فارس      ترجمه  -  زبان های ایرانی  پهلوی  ودری و فارسی و خوزی و سریانی   اما پهلوی منسوب است به پهله که نام پنج شهر است.  اصفهان ، ری همدان ،ماه نهاوند ،و آذر بایجان
 و اما دری زبان اهل خراسان و مشرق و اهل بلخ    اما زبان فارسی  زبان اهل فارس البته منظور از زبان فارسی در اینجا زبان پارسیک میباشد  
البته ابن مقفع زبان خوزی را زبان مردم خوزستان و سریانی را زبان سریانی های ساکن در مداین در آن شرایط عنوان کرده است .این است نظر دانشمندی ایرانی که خود هم تسلط به زبان پهلوی داشته وهم مترجم  زبردست کتب پهلوی به زبان عربی بوده است .
.حال در ادامه بحث ها در این مجموعه متوجه میشوید که به اصطلاح زبان شناسان ایرانی و خاور شنا سان چه موارد خطایی را در این باره عنوان کرده اند .و کسی هم معترض  آنها نشده است  و یا اگر کسی معترض شده او را به انواع تهمت ها کوبیده اند.
   9-   این مورد که برخی مانند دکتر ناتل خانلری در کتاب   تاریخ زبان فارسی  زبان دری را علاوه بر خراسان  به اشتباه در ناحیه غرب و جنوب ایران هم در قبل از اسلام رایج دانسته است .  در حالیکه زبان رایج درناحیه غرب و شمال غرب و مرکزی ایران زبان پهلوی بوده است . و در جنوب ایران زبان پارسیک که ابن مقفع در آن شرایط  آنرا فارسیك گفته  در استخر فارس و زبان خوزی در خوزستان رایج بوده است . نه  زبان دری .
   10-- اینکه نظرات و اطلاعات غلط خاور شنا سا نی چون  نیبرگ ، مارکوارت ، هنینگ و مکنزی  ... را   در محافل زبان شناسی  ایرانی سند  علمی   تلقی کرده اند .
  11  .- اینکه زبان پارسیک ناحیه استخر و اطراف آنجا را  پهلوی سا سا نی قلمدادکرده اند.
 12-   ا ین مورد که باز بر اساس اطلا عات غلط  واژه نامه های به اصطلاح فرهنگ پهلوی  مکنزی انگلیسی و  بهرام فره وشی  را که در اصل مر بوط به  زبان دری قبل از اسلام بوده را از زبان پهلوی دوره سا سا نی  به حساب آورده اند. البته خود نویسند گان این فرهنگ ها هم نمیدانسته اندکه اینمورد اشتباه است  . زيرا براسا س اطلاعات غلط خا ور شنا سا ن چنين برداشتي داشته اند  .  
  13  -    این مورد که  احمد تفضلی و  ژاله آموزگار که  کتاب زبان پهلوی ادبیات و دستورآن  را نوشته اند. اطلاع نداشته اند که مواردی را که در این کتاب مطرح نموده اند مربوط به زبان پهلوی واقعی نبوده است  زیرا این نویسندگان هم مانند سلف خود پورداوود جای زبان پهلوی واقعی و زبان دری را عوضی گرفته اند.  
 14-  و این مورد که علاوه براسا می و   نامها ی اشتباهی که برای زبان های ایرانی آورده اند  مکان و ناحیه جغرا فیایی آن زبان ها را هم به اشتبا ه عنوان کرده اند  . 
 15--  این مورد که  در تحقیقات زبان شنا سی معمو لاً زبان معیار را  زبان فار سی ، دری  قرار داده اند  که در بین زبان های ایرانی  بیشترین تحر یف و تبدیل را داشته است .و واژه های زبان های ایرانی باستان و پهلوی را از دریچه زبان دری معنا کرده اند  .مثلاَ نام اسپه دنا را که نام ولایت اصفهان کهن بوده و از زبان پهلوی بوده را به معیار زبان دری که با آن زبان اختلاف  ساختاری داشته است معنی کرده اند و برای ا سپه  معنی سگ را آورده ا ند. اسپه  ممکن است در زبان دری به معنی سگ بوده باشد ولی این اسپه  در ترکیب اسپه دنا و یا ( اسپا دنا ) از زبان پهلوی بوده ا ست   که در این زبان مفهوم اسب را دارد . پورداوود و گروه او و برخی مستشرقین  توجهی به این موضوع نداشته اند و عمده اشتیاهات آنها هم به همین دلا یل است .  
اصو لا ً کسا نی که در زمینه زبان ها تحقیق مینمایند باید به این نکته توجه داشته باشند
 که مقا یسه و معیار دانستن زبان دری وفارسی برای زبان شناسی  راه به اشتباه بردن است. مثلاً وازه های  ژن  - روژ – او      ow )  ) که در زبان های  ایرانی غربی  به معنای  روز – زن و  آب بوده است  را نباید تبدیل شده  از زبان دری و فارسی به حساب آورد  زیرا  آن زبان ها یعنی  زبا نهای  ایرانی در نواحی شمال غربی ، غرب ، و مرکزی  نسبت به زبان دری  کمتر تحول و تغییر داشته اند. و این واژه ها در زبان دری و فارسی به صورت  ( زن – روز – و آب ) در آمده است   ویا بوده است . به عبارت دیگر  زبانهای ایرانی غربی  نسبت به زبان فارسی و دری کهن تر بوده اند . ودر این صورت این زبانها درتحقیقات زبان شناسی باید به عنوان معیار در نظر گرفته شوند. که در محافل زبان شنا سی ایرا نی این مو ضوع مد نظر   اکثر زبان شنا سان   نبوده است . وخطاهای عمده هم به این خا طر انجام گرفته است .
 16 -  در این بند توجه نمایید که آقای پورداوود در مورد مکان زبان پهلوی چه گفته اند ایشان در صفحه هفت مقدمه برهان قاطع چنین اظهار نظر کرده اند.  
  زبان پهلوی به مرزوبوم پارت و خراسان باز خوانده میشود البته در واقع  آن زبانی که به مرزو بوم پارت و خراسان باید باز خوانده شود زبان دری میبا شد  نه زبان پهلوی که پورداوود گفته است.   بدیهی است کسی که موقعیت مکانی یک زبان را ندا ند که کجا بوده  تمامی   نظرا تش در مورد آن زبان  به خطا خواهد انجامید . زیرا زبان دیگری را  به جای زبان  مورد  تحقیق در نظر خواهدگرفت. و آقای پور داوود چنین ا شتباه عمده و مهمی  را  در زبان شنا سی ایرانی  مرتکب شده اند و جا انداخته اند   .
 
 .  دلایل مردود بودن نظر پورداوود  در  اين کتا ب آمده است .
 
   ایشان در جای دیگری در کتب خود  افسوس خورده که ا ز زبان پهلوی دوره ساسانی چیزی باقی نمانده است .!!!!!.      پس این زبانها و گویشهایی که در مناطق  مرکزی و شمال غربی و غرب ایران  از تا لش تا گز برخوار ( در نواحی غربی و شمال غربی و مرکزی  )
  از دوره سا سا نی و  زمان اسلام تا کنون باقی مانده است  و از زبان پهلوی     دوره سا سانی میبا شد  چه بوده است !!!!!!      
  17-  یاد آوری اینکه همه  گویش های غیر فارسی  موجود در  ایران مرکزی و شمال غربی و غرب    از تالش تا گز برخوار توانمندی   های بسیاری حتی در زمینه جایگزینی برای  واژه های غیر دارد ولی به دلیل اینکه استادان زبان شناس ایرانی . این گروه از زبانهای ایرانی را بدرستی نشناخته اند و مورد بی مهری قرار داده اند )  این گروه  گویش و زبان ها   درزبان پهلوی دوره سا سانی ریشه دارد که خود از زبان با ستانی ماد ها و هخامنشیان   (  ایرانی باستان ) مایه گرفته است .
18-  در زبانهای باستانی  ایرانی  به دلیل  اینکه در خاور میانه  و ایران محیط خاص جغرافیایی و طبیعی  و آب هوایی مانند اروپا نبوده است.
 و وجود مشاغلی  مانند مقنی گری  معماری سنتی ،کشاورزی سنتی ،  نساجی و گله داری ،  ساربانی  ،کم آبی ،  خشک سالی ، چا پارچی گری ، تقسیم آب و آبیاری وجود کویر در ایران   ،و روابط مردم با حکومت گران  و روابط با یکدیگر و موارد دیگری که با محیط خاور میانه سازگاری داشته و اختلاف عمده  با محیط اروپا داشته است و به همین خاطر  ایرانی ها  اصطلاحات و واژه هایی در این موارد  در زبان خود  را بکار میبرده اند  که به رقم هزاران واژه خواهد رسید  علاوه بر آن وجود اصطلاحات در سنن و آداب و رسم و مذهب و موارد دیگر اجتماعی مانند گروهای فتیان و جوانمردان  و عرفا ودراویش و ... که در اروپا یا اصلاَ وجود نداشت ویا تعبیرات زبانها ی ایرانی را نداشته  و متفات بوده است  که اروپایان  درطول تاریخ خود در زبان های خود  نمونه آن واژه ها را  نداشته اند .و معادل این گونه واژه ها  و کار بردآن  واژه ها   برای آنها نا شناخته و مجهول  بوده است.  به یقین نمیتوانسته اند  آنهارا معادل سازی نمایند  حال چگونه توانسته اند معانی درستی از آنها بیاورند .که این مورد هم یکی از دلایل خطا های محرز آنها  و پیروان ایرانی آنها مانند پور داوود و گروه او  در زبان شنا سی ایرانی بوده است . در این مورد مهم این پرسش مطرح است که   زبان شناسان ارو پایی اطلاعی از این موضوع نداشته اند ولی چرا زبان شناسان ایرانی توجهی به آن  نکرده اند  .؟
   19- بهر صورت سکان کشتی زبان شناسی ایرانی در دوره ای خاص بدست نا آگاهانی افتاده که آنرا با اطلاعات غلط خود  به ساحلی پرت و دور هدایت کرده اند  ویا آنرا غرق نموده اند .              
    20-- طی پژوهش هایی که نگارنده انجام داده است راه  درست در تاریخ و زبان و ادب ایران  آن است که ایرانی ها بدون وامگیری از خاور شناسان غربی تحقیقات خود را مستقل انجام دهندتا بهتر به حقایق آن برسند . زیرا بیشتر  آنچه خاور شنا سان و پیروان بی چون وچرای ایرانی آنهاانجام داده اند جز خطا و اغتشاش چیز دیگری نبوده است ..
 21 -  خطا ها و اشتباهات به اصطلاح زبان شناسان  غربی  در فرهنگ و زبان شناسی ایرانی متعدد و بیشمار است که نگارنده در این گفتار ها نمونه هایی از آنرا نشان داده ام .
      22-  پرسش این است که به چه عنوان زبان شناسان ایرانی به موارد فوق  توجهی نداشته اند. و معانی ارایه  شده از طرف خاور شناسان را برای واژه های ایرانی پذیرفته اند .
 بنا براین موارد فوق در این کتاب به این دلیل  مورد بررسی قرار گرفته  است تا اشتبا هاتی که  در مورد شاخه بندی زبان های ایرا نی و کشف معا نی واژه ها صورت گرفته  بر طرف گردد . و تجدید نظر کلی در  زبان شنا سی ایرانی صورت گیرد .

+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم آبان ۱۳۹۹ ساعت 15:51 توسط حق شناس  | 

گلبانگ گز...
ما را در سایت گلبانگ گز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 206 تاريخ : يکشنبه 25 آبان 1399 ساعت: 1:56