پُِوک بُومُون (pukbomun)) : تو خالی بودن
پُِوکالی (pukAli): تهی مغز ، سست
پُِوکَه (puke) : تو خالی شده
پُِول تِراش (pul terAsh): تراشیدن خربزه و هندوانه
پُِول یامُفت (pulyAmoft) : ثروت باد آورده ، ثروتی که برای آن زحمتی کشیده نشده
پُِولتِه (pulte0: فتیله
پُوُِلوُِ (polo) :پهلو
پُِولُوک اِنگار (polok engAr): به کسی که سخن خود را بدون تفکر و اندیشه بیان کند می گویند
پوُِلی بِندی (polibandi) :کمک مالی ، مساعدت مالی بالاعوض
پوُِلی بِندی تامُون (polibandAmun): کمک بلاعوض دادن
پوُِلی بِندی کَرت (poli bandi kart) : کمک بلاعوض کردن
پُِونِه وُ تُِونِه (pune vo tune): کنج
پوُنِه وُرِسِه (pune vo rese): عمق ودرون موضوع
پُِووُتُِونِه(pu vo tune) : تاروپود
پَه پَه (papa): کودن ، عاجزازاحساس
پَه چَه لِه (pachale): مکان پرت وترسناک
پِی گیت (peygit) : پیگیری کردن
پی لی (peli): نوعی آلت ریسندگی پشم ، این وسیله از چوب ساخته می شد و بیشتر از طرف چوپانها بهترین نخ پشمی را درست می کردند و از آن نخ مرغوب ترین جوراب های پشمی و پیراهن پشمی می بافتند
پی لی کَرت (peli kart) : عمل ریسیدن پشم گوسفند را می گویند
پی لیچ(peylij) : آبیاری زودرس درکشاورزی
پِی نا (pey nA): عرض ، ور
گلبانگ گز...برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 192